سایت عاشقانه
دلنوشته های آرش آریایی
HOME
||
ME
||
DAILY
||
POSTS
||
ARCHIVE
داستان عاشقانه همکلاسی
وقتی سر کلاس بودم همه حواسم به دختری بود
که کنارم نشسته بود و همیشه من رو "داداشی" صدا می کرد
.
خیره به او آرزو می کردم که عشقش متعلق به من
باشه ولی اون اصلا به این موضوع توجه نمی کرد.
برای خواندن به ادامه مطلب روید
Read More
||
||
GHOST || چهار شنبه 23 / 6 / 1394برچسب:
داستان عاشقانه همکلاسی
,
داستان هاشقانه
,
داستان احساسی
,
داستان کوتاه رمان کوتاه
,
رمان همکلاسی
,
عشق 2 همکلاسی
,
عشق بین همکلاسی ها
,
آمار
تعداد صفحات 352
صفحه قبل
1
2
3
4
5
...
352
صفحه بعد